مدتی بود در کافهی یک دانشگاه کار میکردم و شب را هم همانجا میخوابیدم دخترهای زیادی میآمدند و میرفتند اما انقدر درگیر فکرم بودم که فرصت نمیکردم ببینمشان. اما این یکی فرق داشت وقتی بدون اینکه مِنو را نگاه کند سفارش "لته آیریش کرم "داد، یعنی فرق داشت! همان همیشگی من را میخواست همیشگیام به وقت تنهایی! ...