وب‌نوشت‌های من

احتمالا برای شما هم پیش اومده که بدلیل خستگی و یا هر دلیلی گاهی اوقات اسامی دوستاتون یا حتی نام برخی مکان‌ها و از این دست رو در لحظه به یاد نیارید و برای یافتن اون اطلاعات از اعماق مغزتون نیازمند چند لحظه فرصت بیشتر بوده باشید. من این مشکل رو از خیلی قدیم‌ترها احساس می‌کردم و همیشه برای حل کردنش به یه روش خاص نیاز داشتم.

امروز میخوام از روش ابتکاری خودم واستون بنویسم که حتی در مواقع حساس میتونه کمک کنه. با من همراه باشید!

تکنیکی که من اسمشو گذاشتم تکنیک کلاغ زمانی برای من کاربردی شد که مثلا وقتی میخواستم پرنده‌ای رو به دوستی نشون بدم در اون لحظه اسمش رو نمیتونستم تو ذهن شلوغم پیدا کنم. همین موضوع باعث شد که برای همه پرنده‌ها اسم کوتاه و سریع "کلاغ" رو انتخاب کنم. فکر کنید با دوستتون رفتین پل سفید اهواز واسه غذا دادن به مرغ‌های دریایی! اینجاست که برای اشاره به این پرنده‌های دوست‌داشتنی در لحظه اسمشو بخاطر نمیارید و کاری که می‌کنید ساده‌اس! کلاغ! بله کلاغ صدا میزنید و این موجب میشه دوستتون بگه کدوم کلاغ؟! من کلاغ نمیبینم و فرصتی برای شما فراهم میکنه که اسم اصلی اون پرنده رو پیدا کنید و ...

شاید این تکنیک در نگاه اول خیلی مسخره به نظر بیاد و فک کنید بقیه شاید در مورد شما فکرای نامطلوبی بکنن اما حقیقتا من از این تکنیک در مواقع خیلی بحرانی‌تری مثل مصاحبه استخدامی هم استفاده کردم.

زمانی برای مصاحبه‌ای مراجعه کردم که 5 متخصص از مواضع مختلف به مدت بیش از 1 ساعت این حقیر رو سیبل رگبار سوالات خودشون کرده بودن (خیلی از مصاحبه کننده‌ها تا جایی که شما جوابی منطقی و تقریبا درستی برای سوالشون دارید باز سوال می‌پرسن ) تقریبا هیچ انرژی اضافه دیگه‌ای نداشتم و داشتم بیهوش می‌شدم که با یه سوال خیلی تخصصی روبه‌رو شدم که می‌تونست برگ برنده من باشه و اون شغل رو نصیب من کنه! اما در اون حال با اینکه جواب سوال رو میدونستم فرصتی برای یافتن، مرتب کردن، لقمه کردن پاسخ توی ذهنم نداشتم و دلم میخواست فریاد بزنم وااااااااای بسته دیگه خسته‌ام..

یک لحظه به ذهنم خطور کرد که باید اینجا از تکنیک کلاغ استفاده کنم و حداقل چند لحظه‌ای رو فرصت بگیرم. همونطورم شد و یه سوال نیمه مرتبط در مورد پرسش اونا مطرح کردم که مثلا برای یه جواب بهتر نیاز دارم سوالتون رو بیشتر شرح بدین. این خودش 2 دقیقه بهم زمان اضافه‌تر داد و من تو این فرصت جواب منطقی، شسته رفته و صحیحی رو آماده و ارائه کردم و پیروز اون مصاحبه شدم

حالا شاید بگین ما که دائم نمیخوایم مصاحبه شرکت کنیم مثلا موارد مصرف دیگه این تکنیک کلاغ چیه؟!

خوب فکر کنید با دختر/پسر مورد علاقه‌اتون برای آشنایی بیشتر (واسه ازدواج   ) رفتین کافه و همه چیز داره خوب پیش میره ولی یک لحظه سوال خیلی حساسی از شما می‌پرسه که در لحظه پاسخ دادن سرسری می‌تونه شما رو به چاه عمیق نابودی بندازه

واسه یافتن پاسخ درست و موثر نیاز به تحلیل پرسش، مرتب کردن و ارائه مناسب دارین! اما اگه زیاد مکث کنید ممکنه این حس القا بشه که شما در حال فرار کردن از جواب دادن هستین. اینجاست که تکنیک کلاغ میاد وسط...

در مجموع خیلی از ما در مراوداتمون از این تکنیک بارها و بارها استفاده کرده‌ایم اما هیچ‌وقت به این دقت بهش توجه نداشتیم و امیدوارم ازش استفاده‌های مفیدی کنید